ممنونم خدا جون....

دیگه داشتم به این نتیجه میرسیدم که همه چی واست تموم شدس

اما انگار تو هم.....

تمام سعیم و کردم که از اون حالت بی تفاوتی در بیام

و خواسته هام و بهت بگم

خواستم که انتخاب کنی

نمیدونم چی قراره بشه

اما انگار اگه خدا بخواد داره همه چی درست میشه

امیدوارم روزایی که میان خوب باشن

واسه همه و ما.....

خدایا به خاطره تمام لحظه هایی که کنارم بودی

ازت ممنونم , به خاطره همه چی....

 

 

واقعا نمیدونم....

نمیدونم دیگه چی باید بگم

نمیدونم چرا فک میکنی:

 تو هر کاری دلت بخواد میتونی انجام بدی

منم اصلا انگار نه انگار!!!

شاید نتونستم درست بهت بفهمونم که اگه,

یه جایی خیلی کوتاه امدم فقط واسه این بود

 که من واسه رفاقت , فقط رفاقت , خیلی ارزش قائلم

یه دوستی بهم گفت:

وقتی با کسی هستی به این فک نکن که  دختره یا پسر

به این فک کن که یه انسانه

و باهاش رفاقت کن

خب مث اینکه تو اینو خیلی بد فهمیدی

منم خسته شدم بس که کوتاه امدم

و تو برداشت اشتباه کردی...

میدونی ما با این همه غرور فک نکنم به جایی برسیم

ما قبل از آغاز به انتها میرسیم

من هنوزم نمیدونم با یه آدم مغرور

که هیچ جوری اشتباهش و قبول نمی کنه

و دوس داره همیشه طرف مقابل برگرده

حتی اگه خودش مشتاق تر باشه

چیکار باید کرد؟؟؟

کسی واقعا نمیدونه؟؟؟

 

ما دو تن خاموش

ما دو تن خاموش

بار قهر کهنه ای بر دوش

هر دومان مغرور....

من موندم ما این همه غرور رو از کجا آوردیم

حالا بازم من اگه مغرورم دیگه طلب کار نیستم

کسی می دونه با یه آدم مغرور که همیشه هم طلب کاره

چه مقصر باشه چه نباشه...

باید چطور رفتار کرد؟؟؟