ما دو تن خاموش

ما دو تن خاموش

بار قهر کهنه ای بر دوش

هر دومان مغرور....

من موندم ما این همه غرور رو از کجا آوردیم

حالا بازم من اگه مغرورم دیگه طلب کار نیستم

کسی می دونه با یه آدم مغرور که همیشه هم طلب کاره

چه مقصر باشه چه نباشه...

باید چطور رفتار کرد؟؟؟

 

 

نظرات 7 + ارسال نظر
باغ رویاها پنج‌شنبه 12 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:57 ب.ظ http://www.baghroyaha.blogsky.com

خداحافظ همین حالا



همین حالا که من تنهام



خداحافظ به شرطی که بفهمی تر شده چشمام



خداحافظ کمی غمگین



به یاد اون همه تردید
....سلام . خوبید؟شعرهای زیبایی نوشتید . قالب قشنگی دارید و در کل وبلاگ محشری هست . موفق باشید

علی جمعه 13 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 03:01 ب.ظ http://bani.blogsky.com

علی جمعه 13 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 03:11 ب.ظ http://bani.blogsky.com

سلام
سلام هستی همیشه عاشق
نمیگی از این لقب خوشت می آید یا نه؟

گاه آرزو می کنم
ای کاش
آنگونه باشم که تو می خواهی
نه آنگونه که هستم
تا بلکه
بار یابم بارگاه بی بدیل چشمان شکوهمند تو را
آنگونه که تو می خواهی
و

اما گر خود نباشم
که باشم
دیگری که دیگری است

هستی جان
باید بپذیریش همانگونه که هست
و اگر در کنارش باشی
نه در مقابلش
همه چیز ممکن است
اگر بپذیریم که همه ضعف هایی داریم
و خطاهایی داشته ایم
می توانیم یکدیگر را یاری رسانیم

شاد باشی

هستی همیشه عاشق
لقب زیبا و دلنشینیه...
میدونم آدما رو اونجور که هستن باید دوس داشت
خب منم دارم همین کارو میکنم اما
نمیدونم چطوری باید رفتار بکنم ....

هژار جمعه 13 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 09:00 ب.ظ http://dj-hazhar.blogsky.com

سلام
وبلاگ زیبایی داری
به دیونه خونه من هم یه سری بزن
نظر شما برایم مهم است
بای تا های
هژار

کاظم شنبه 14 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:08 ب.ظ http://lonlyviolon.blogsky.com

سلام
(( به نظر من ))
رفتار با این جور آدم ها بستگی به چند تا چیز داره
یکی اینکه جایگاه اون آدم چی باشه واسه تو
بعد چقدر واست مهم و عزیز باشه
و چقدر دوسش داشته باشی
و چه جور آدمی باشه و ......

که در هر مورد رفتار خاصی می تونه انجام بشه
البته به خود شما هم بستگی داره
که چه جور آدمی باشید

شرمنده امیدوارم مجهول جواب نداده باشم

همش که مجهول بود آخه....
مشکل منم همین رفتار خاص که نمدونم چیه؟؟؟

علی پنج‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:48 ق.ظ http://bani.blogsky.com

سلام
سلام هستی همیشه عاشق

اندیشه مکن که شانه هایت سنگین شود
اندیشه مکن که از کشیدن بار دیگری ناتوانی
در شگفت می مانی از نیروی خویش
در شگفت می مانی که به رغم ضعف خویش
چه مایه توانایی.

هستی عزیز
مواظبت خودت باش
و
لبخندت یادت نره

گاهی انقدر سردرگمم که یادم میره زندگی کنم....

حسین یکشنبه 27 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 09:03 ق.ظ http://www.eskan.blogsky.com

مرا که با تو شادم پریشان مکن
بیا و سیل اشکم به دامان مکن
بیا به زخم عاشقان مرهم
دل مرا یکدم ز غم رها کن


..................................................................
نمی توانم سخن نگویم
اگر بپر سد کسی ز حالم
فلک به سنگ کینه ها
شکسته قامت مرا
مگرچه کرده ام خدایا؟
شکسته سر شکسته پا
زیار اشنا جدا
کنون کجا روم خدایا؟

.........................................................


سلام .خوبی
شبت ستاره بارون .
لذت بردم.شاید روزی منم صندوقچه دلم رو باز کنم . امیدوارم بهشه داخلشو .................

از وبلاگ من دیدن کن و البته نظر یادت نره.من خیلی دوست دارم که با هم تبادل لینک کنیم.نظرت چیه؟منتظر جوابت هستم.

بای تا های

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد