مینویسم همه ی...........

مینویسم همه ی بی تو بودن ها را

مینویسم همه ی با تو بودن ها را

مینویسم همه ی سهم من از بودن تو

شاخه گلی ست خشک شده در رویایی تار

باورم نیست این همه دوری

باورم نیست............

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

میروم از رفتن من شاد باش

از عذاب دیدنم آزاد باش

میروم شاید حالت کمی بهتر شود

در نبودم غصه هایت کمتر شود

 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
فرنیا شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:13 ق.ظ http://farnia.blogsky.com

سلام هستی جان خسته نباشی .
تمام شعرهای شما رو خواندم.
موفق باشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد